۱۳۹۰ دی ۱۲, دوشنبه

نازنین!
نیک می دانم که تو
به نیکی از من یاد می کنی
مرا ببخش!
که تنها ، عصاره ی آزار هایت را
بر روی زخمم نهاده ام
آخر، زیر زمین تو پر آذوقه است
و من یاد ندارم زیرِ زمین ، استخوانی پنهان کرده باشم
...

هیچ نظری موجود نیست: